شب بابایی
به نام خدا ده روزی هست که آیلین عزیزم وارد یک سالگی شده و دیشب برای اولین بار رفت توبقل باباش و دستش انداخت دور گردنش و خوابید با با صادقش کلی حال کرده بود و بعد از اینکه عسلی خوابش برده بود هم اجازه نمی داد بره سر جاش و دوست داشت همچنان در آغوشش بخوابه و این لحظه قشنگی بود من هم کلی کیف کرده بودم ...
نویسنده :
مامان آیلین
14:22