آیلین عسلی

...

روزها خیلی زود و در حد چشم بر هم زدنی در حال گذر است خداروشکر که به سلامتی سپری میشه ، فردا اولین روز پیش دبستانی آیلین بانو و قرار به کلبه زبان بره و دو روز درهفته هم پیش دبستانی داشته باشه . شروع اولین روزی که قرار شروع دوره آموزشی رسمی آیلین هم باشه . برای عشقم تو این روز بهترین ها رو آرزو می کنم . خدایا لحظه به لحظه در کنار آیلینم باش چون در آغوش تو بودن از هر چیزی امن تر و زیباتر . من و آیلین خیلی با هم حرف میزنیم و سعی میکنیم همه چی رو با صحبت کردن حل کنیم ، آیلین خانم بعد از 5 ترم از زبان، تمام سه ماه تابستون و استراحت و تفریح کرد چون احساس کردم داره خسته میشه و دوباره از فردا کلاس شروع میشه این سال هم ترم آیلین و بعد از ظهر ...

...

    آیلین عزیزم تو ضربان قلب منی و با ورود به چهارمین بهار زندگی روحی دوباره به وجود ما دمیدی ، در تمام زندگی سلامتی و عاقبت بخیری برایت از خدا تمنا دارم .   مامانی برات یه تولد کوچولو با حضور خاله ها و زن دایی ها و عمه ها و مادرجونی ها گرفتم و کیک تولدت رو با تمام سختی و کمی فرصتم ولی با عشق و لحظه لحظه آرزوی خوشحالی و لبخند برات درست کردم ، دلم می خواست تمام کارها رو خودم انجام بدم تا ذره ای از عشقم رو بهت نشون بدم ، مامانی چند روز از وقتی که ساعت 5 از سر کار میرسیدم مشغول بودم تا ساعت 12 شب و خدا رو شکر که تونستم تو رو خوشحال کنم .   زندگی من می بوسمت   ...

این بهار سومین بهاری که با آیلین می خوایم نوروزو جشن بگیریم . عشقم خیلی بزرگ و خانوم شده و فوق العاده فهمیده . ABCرو یادگرفته و شمردن . وزنش 14 کیلو و قدش حدوداً 92 موهای آیلین بلند و مشکی دخترم می خوام بدونی که دیونه وار دوست دارم حتی زمانی که باهام قهری و به صورتم نگاه نمی کنی ، می خوام بدونی که من و بابایی تمام تلاش مونو برای آزاد زیستن تو می کنیم و دوست دارم بیاموزی : "آمده ایم که بازندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم "  

...

به نام خدا 29/06/1391 امروز آيلين 2 سال و چهار ماه و 6 روزش دخترم واسه خودش خانمي شده آيلين به خاطر شكل ظاهري و رفتارش خيلي تو چشم هست و امكان نداره جايي بريم و يا كسي بياد نگه اسفند براش دود كن و از اين جور حرف ها و براي دور موندن از چشم زخم هميشه براش آيت الكرسي رو هفت بار مي خونم و خدا را شكر تا الان در امان خدا صحيح و سالم . ديروز كه روز دختر بود و روز تولد حضرت معصومه دلم مي خواست يك كاري كه آيلين خيلي دوست داره براش انجام بدم ، چون آيلين عاشق آب آب تني هست براي اولين بار اون رو با خاله طاهره و موبينا به استخر بردم ، خيلي كيف كرده بود و كاملا ذوق زده شده بود همش تو استخر ابراز احساسات مي كرد ، مي رقصيد و معلوم بود كه خيلي زود شنا ...