آيلين قلي بيگلوآيلين قلي بيگلو، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

آیلین عسلی

آیلین عسلی مارکوپلو0000

به نام خالق زیبایی امروز پنجمین روز از آخرین ماه اولین سال  آیلین عسلی و حدود سه یا چهار هفته هست که راه افتاده و روزانه چندین کیلومتر محیط خونه رو دور می زنه و به نظز خودش داره همه جا رو کشف می کنه وهمچنین روزانه چندین مرتبه به طرق مختلف زمین می خوره و بدون اینکه ذره ای از امید حرکت از اون کم بشه دوره و دوباره بلند میشه و راه می افته اینجاست که میگن باید از بچه امید زندگی کردن و راحت خندیدن و گریه کردن رو یاد بگیریم .  همیشه می گفتن خدا توسط فرشته ها از بچه ها مراقبت می کنه می شنیدم و حتماً قبول هم داشتم ولی از وقتی که آیلین به دنیا اوده مخصوصاً از وقتی راه افتاده این موضوع بسیار قابل لمس شده و بارها وقتی آیلین از یه خطر...
28 فروردين 1390

آیلین در تاریخ 21/12/89

به نام خالق زیبایی دو روز دیگه آیلین عسلی ده ماهگی رو تموم می کنه و به امید خدا وارد یازده ماهگی میشه . از وقتی که هفت ماهگی رو تموم کرد شروع به چاردست و پا رفتن کرده و هفت ماه و نیمش بود که دو تادندون برنجی خوشگل در آورد و الان از هر چیزی برای بلند شدن استفاده می کنه . عاشق دردر و موقع بابی بای کردن میگه د د . جی میکنه دست میزنه و وقتی آهنگ میزنن نشسته خودشو تکون می ده . قد و وزن آیلین عسلی از یک ماهگی تا الان : زمان               وزن         قد بدو تولد          ۹۰۰/۲ &n...
21 اسفند 1389

عذر خواهی

به نام یگانه خالق زیبایی سلام . عذر خواهی بنده رو به دلیل تاخیر یک ماهه بپذیرید . تغیر محل کار و دسترسی نداشتن به اینترنت پر سرعت باعث شد تا یک ماهی از سایت دورباشم و نتونم اونو آبدیت کنم . امید وارم خدا کمک کنه تا بتونم جبران کنم ...
17 اسفند 1389

آيلين عسلي وپايان مرخصي شش ماهه مامان زهرا

  به نام خالق زيبايي بله به همين زودي و واقعا چشم برهم زدني شش ماه شب و روز ثانيه به ثانيه با عزيز دلم گذراندن در حالي به اتمام رسيدن بود و من مونده بودم با يك عالمه نگراني و اظطراب . از طرفي شغل خوبي داشتم ، از همكاران و محيط كاري راضي بودم براي رسيدن به اينجا تلاش كرده بودم و از طرفي تحمل دوري چند ساعته از آيلين واقعا اذيتم مي كرد و وقتي بهش فكر مي كردم اشكهام گوله گوله مي ريخت به قول بابا صادق انگار چاقو زير گلوش گذاشتن و يا مجبور كه بره سر كار چون همسرم تمام اختيار اين كار رو به خودم واگذار كرده بود و اين كار منو سنگين تر كرده بود منزل ما از وقتي كه آيلين خانم رو مثل يه ماهي كوچولو تو شكمم حمل مي كردم به طبقه اول خانه پدر ...
12 بهمن 1389

آيلين عسلي و شير خوردن هاي عجيب در نوزادي

به نام خلق زيبايي بعد از خوب شدن كامل زردي خيلي آروم شده بودم و ديگه اون فكرو خيال ها تموم شد آيلين خيلي خوب سينه مي گرفت و اصلا منو از اين بابت اذيت نكرد چون درباره ترك هاي بد سينه خيلي شنيده بودم ولي در عوض آيلين عاشق شير خوردن بود و هم خوب ميك مي زد و هم اينك گاهي تا ۲ ساعت بطور مدام سينه در دهنش بود و شير مي خورد البته بين شير خوردن اصطراحت هم مي كرد ولي تا مي خواستم سينه رو از دهنش در بيارم سفت نگه مي داشت و نمي ذاشت و به همين دليل شب دل درد مي گرفت و مجبور مي شدم بهش گريپ ميكسچر بدم البته در كل شب ها اذيت نداشت بچم هر دو ساعت بيدار مي شد شير مي خورد و خيلي آروم مي خوابيد خلاصه تا دو ماه وضع به همين منوال بود و مامان جون آيلي...
11 بهمن 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیلین عسلی می باشد