بدون عنوان
بدون عنوان
آیلین عسلی مارکوپلو0000
به نام خالق زیبایی امروز پنجمین روز از آخرین ماه اولین سال آیلین عسلی و حدود سه یا چهار هفته هست که راه افتاده و روزانه چندین کیلومتر محیط خونه رو دور می زنه و به نظز خودش داره همه جا رو کشف می کنه وهمچنین روزانه چندین مرتبه به طرق مختلف زمین می خوره و بدون اینکه ذره ای از امید حرکت از اون کم بشه دوره و دوباره بلند میشه و راه می افته اینجاست که میگن باید از بچه امید زندگی کردن و راحت خندیدن و گریه کردن رو یاد بگیریم . همیشه می گفتن خدا توسط فرشته ها از بچه ها مراقبت می کنه می شنیدم و حتماً قبول هم داشتم ولی از وقتی که آیلین به دنیا اوده مخصوصاً از وقتی راه افتاده این موضوع بسیار قابل لمس شده و بارها وقتی آیلین از یه خطر...
نویسنده :
مامان آیلین
13:51
آیلین در تاریخ 21/12/89
به نام خالق زیبایی دو روز دیگه آیلین عسلی ده ماهگی رو تموم می کنه و به امید خدا وارد یازده ماهگی میشه . از وقتی که هفت ماهگی رو تموم کرد شروع به چاردست و پا رفتن کرده و هفت ماه و نیمش بود که دو تادندون برنجی خوشگل در آورد و الان از هر چیزی برای بلند شدن استفاده می کنه . عاشق دردر و موقع بابی بای کردن میگه د د . جی میکنه دست میزنه و وقتی آهنگ میزنن نشسته خودشو تکون می ده . قد و وزن آیلین عسلی از یک ماهگی تا الان : زمان وزن قد بدو تولد ۹۰۰/۲ &n...
نویسنده :
مامان آیلین
14:46
مسابقه نامه ای برای تو
عذر خواهی
به نام یگانه خالق زیبایی سلام . عذر خواهی بنده رو به دلیل تاخیر یک ماهه بپذیرید . تغیر محل کار و دسترسی نداشتن به اینترنت پر سرعت باعث شد تا یک ماهی از سایت دورباشم و نتونم اونو آبدیت کنم . امید وارم خدا کمک کنه تا بتونم جبران کنم ...
نویسنده :
مامان آیلین
15:05
آيلين عسلي وپايان مرخصي شش ماهه مامان زهرا
به نام خالق زيبايي بله به همين زودي و واقعا چشم برهم زدني شش ماه شب و روز ثانيه به ثانيه با عزيز دلم گذراندن در حالي به اتمام رسيدن بود و من مونده بودم با يك عالمه نگراني و اظطراب . از طرفي شغل خوبي داشتم ، از همكاران و محيط كاري راضي بودم براي رسيدن به اينجا تلاش كرده بودم و از طرفي تحمل دوري چند ساعته از آيلين واقعا اذيتم مي كرد و وقتي بهش فكر مي كردم اشكهام گوله گوله مي ريخت به قول بابا صادق انگار چاقو زير گلوش گذاشتن و يا مجبور كه بره سر كار چون همسرم تمام اختيار اين كار رو به خودم واگذار كرده بود و اين كار منو سنگين تر كرده بود منزل ما از وقتي كه آيلين خانم رو مثل يه ماهي كوچولو تو شكمم حمل مي كردم به طبقه اول خانه پدر ...
نویسنده :
مامان آیلین
12:03
آيلين عسلي و شير خوردن هاي عجيب در نوزادي
به نام خلق زيبايي بعد از خوب شدن كامل زردي خيلي آروم شده بودم و ديگه اون فكرو خيال ها تموم شد آيلين خيلي خوب سينه مي گرفت و اصلا منو از اين بابت اذيت نكرد چون درباره ترك هاي بد سينه خيلي شنيده بودم ولي در عوض آيلين عاشق شير خوردن بود و هم خوب ميك مي زد و هم اينك گاهي تا ۲ ساعت بطور مدام سينه در دهنش بود و شير مي خورد البته بين شير خوردن اصطراحت هم مي كرد ولي تا مي خواستم سينه رو از دهنش در بيارم سفت نگه مي داشت و نمي ذاشت و به همين دليل شب دل درد مي گرفت و مجبور مي شدم بهش گريپ ميكسچر بدم البته در كل شب ها اذيت نداشت بچم هر دو ساعت بيدار مي شد شير مي خورد و خيلي آروم مي خوابيد خلاصه تا دو ماه وضع به همين منوال بود و مامان جون آيلي...
نویسنده :
مامان آیلین
15:03